بسم رب المنتظر المهدی بـیـا کـه بـا تـو نـبـیـنـم بـلای هـــجـران رابـیـا کـه سر کنـم آقا شب زمستان را چه خوب شد که تو هستی برای بدکارانچه خوب شـد که امیدی گناهکاران را تویی که دست به خیری منم که محتاجمز دسـت کـوچه نشـینم مگیر دامان را
سلام. اگه یکی رو دعوت کنیم خونمون که لایق دعوت شدن نباشه، خیلی بزرگواری به خرج دادیم نه؟ حالا اگه اصلا به روش هم نیاریم که تو جات اینجا نیستا، تو شایستهی حضور در این جمع نیستیا، تو کجا و اینجا کجا... دیگه خیلی خیلی تحویلش گرفتیم نه؟ خب این فرق ماست با کریمان! تا حالا سفره خونهی حضرتی حرم امام رضا علیه السلام رفتید؟ همه جوره آدم اونجا مهمون هستند... بنازم به بزم محبت که آنجا...! سر سفرهی حضرت رضا علیه السلام، درسته که میزبان خود حضرت هستند اما یکسری افراد عهده دار این مهمونی میشند. توی مهمونی خدا هم یک نفر عهده دار تمام امور هست! کسی که امروز تمام کائنات به فرمان او هستند. برگردیم به همون مهمونی... حالا ما یکنفر رو با اون مشخصات ، کریمانه!!! دعوت کردیم. فرض کنیم مهمون یکی از وسائل رو بدزده! یا مهمونی رو به هم بزنه. به عنوان میزبان چه حقی برای خودمون درنظر میگیریم؟ فرض کنید توی سفرهخانهی حضرت یک نفر بیاد و اونجا رو به هم بریزه، خُدّام چه برخوردی میکنند؟ اما من توی مهمونی خدا به میزبانی قطب عالم امکان روحی فداه بارها و بارها برخلاف میل صاحبخونه رفتار کردم و باز آخر شب بهم اجازه دادند که بگم: فَارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِل!
نشستم با خودم فکر کردم که رفتار من خلاف میل میزبان در این ماه با چه عکس العملی مواجه میشه؟ دیدم که باید تشکر کنم که وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی یَحْلُمُ عَنِّی حَتَّى کَأَنِّی لَا ذَنْبَ لِی، سپاس خدایی را که آنچنان نسبت به گناهان من صبر میکند که گویی اصلا گناهی انجام ندادم! یاد پست "کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد؟" افتادم! شرمنده سرم رو به زیر انداختم و گفتم: چه خوب شد که تو هستی برای بدکاران!! اومدم تصمیم بگیرم یک گناهم رو ترک کنم، دیدم بارها این تصمیم رو گرفتم. یاد حرف بزرگی افتادم که میفرمود ما از شیطان هم بدتریم که یکبار عهد کرد با خدا که: فَبِعِزَّتِکَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ(سوره مبارکه ص آیه82) به عزتت سوگند مردمان را گمراه خواهم کرد و هنوز همچنان بر سرعهد خود با خداست ولی ما هر روز عهد میبندیم و باز... به اینجا که رسیدمناتوانی خودم رو باور کردم و شاید فقط درک این ناتوانی باشه که بتونه کمکی کنه! منی که حتی قدرت در ترک معصیت هم ندارم بدون توجه و عنایت او! پس خدایا خودت فَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَ ذَنْبِیَ الْمَانِعِ لِی مِنْ لُزُومِ طَاعَتِک تا بار دیگر بگویم به عزت و جلالت سوگند که تصمیم دارم عبد ذلیل و بندهی خائف تو باشم. اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه.
پ.ن.1:أَنْتَ الْفَاعِلُ لِمَا تَشَاءُ تُعَذِّبُ مَنْ تَشَاءُ بِمَا تَشَاءُ کَیْفَ تَشَاءُ وَ تَرْحَمُ مَنْ تَشَاءُ بِمَا تَشَاءُ کَیْفَ تَشَاء! چه زیبا عجز و ناتوانی ما را به رخمان میکشانی! همه چیز در یَدِ قدرت توست. پ.ن.2: همه روز گفتیم در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند ، حال که راهمان دادی تغییرمان ده بِمَا تَشَاءُ کَیْفَ تَشَاءُ!! پ.ن.3: ربع مهمانی گذشت و... میهمان روی صاحبخانه نبیند زشت است!! پ.ن.4: خواستم یک مناجات برای نوای وبلاگ درنظر بگیرم اما شاید بعضیها با این نوا کربلایی شدند! التماس دعا